یه ......
یه داستان با مزه
یزددان بچه بود موهاش بلند بود کلا شباهت به دخترا میداد
خالم تعریف میکرد اون موقع ها یزدان رو بردم همراهم مسجد
میگفت یه دختر کوچولو بوده داشته با یزدان بازی میکره
به یزدان میگفته: یزدان خانم یزدان خانم!
بعد خالم به اون گفته این پسره نه دختر
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی